اشاره ای به علل خستگی معلمان در کلاس درس(قسمت اول)
خستگی بدنی و روحی برای انسان ، حالتی آزار دهنده است که تقریبا" تمام توان و انرژی وی را تحت تاثیر قرار داده و از کارایی افراد می کاهد . و درتعریف آن گفته شده :
"خستگی Fatigue کاهش توانایی انجام دادن کار است ، خواه کار بدنی باشد یا ذهنی .
خستگی ، آسیب دیدن عمل دستگاههای حسی، عصبی، یا عضلانی که در نتیجه انگیزش و فعالیت مداوم پیدا می شود
خستگی، بیزاری و سیری است که یک احساس بدنی خاص می باشد
عصبانیتNervousness حالت تنش درونی ، بی آرامی ، و حساسیت فوق العاده را می گویند.
)فرهنگ علوم رفتاری،شعاری نژاد("
منظور ما در این نوشته کوتاه ، خستگی اعصاب،ضعف عصبی ، نوراستنی Neurasthenia نیست . خستگی اعصاب یک بیماری کنشی است که با احساس ضعف و کاهش فعالیت بدنی و ذهنی مشخص می شود . بیماری عصبی است که شخص مبتلا دایما" از ضعف و خستگی بدنی و ذهنی ، احساس سنگینی در سر ، ضعف حافظه و سایر عوارض شکایت می کند . البته این احساس ، نتیجه فعالیت عضلانی و ذهنی نیست بلکه یک نوع خستگی خیالی است که در اثر اضطراب روانی پیدا می شود (فرهنگ علوم رفتاری،شعاری نژاد(
به دلیل اهمیت موضوع ، صرفا" برخی عوامل ، به اختصار و تیتروار خواهد آمد به این هدف که سایر نویسندگان آگاه و مسلط به موضوع در اینترنت ، نشریات و غیره به ارائه راهکارهایی برای غلبه برخستگی و کاهش تاثیرات سوء آن ترغیب گردند.
معلمان هم مانند سایر افراد ممکن است دچار خستگی شوند ، کار ارزشمند معلم به دلایل بسیار با دیگر مشاغل تفاوتهایی دارد ؛ معلم در کلاس باید از دانش آموزان ارزشیابی شفاهی و کتبی داشته ، کلاس را مدیریت و اداره نماید ، سر و صدا و گرمی و سردی را تحمل کند، واکنش دانش آموزان را نسبت به تشویق و تنبیه های احتمالی زیر نظر بگیرد ، محبت بورزد، عواطف مختلف از خود بروز دهد، در آن واحد با چندین نفر با وجود تفاوتهای فردی آشکار ، سر و کار دارد، به پرسشهای همه پاسخ دهد، از یادگیری تک تک دانش آموزان اطمینان حاصل کند ، به پیشرفتهای شاگردان توجه نموده و برای ارتقای سطح کیفی کلاس تلاش کند ، آشتی دهد ، تشویق کند ، (به جای واژه تنبیه چه بنویسیم؟) تنبیه کند ، ارتباط بین خود و والدین و مدرسه را ایجاد نماید،دل بسوزاند ، عشق بورزد ، هر دانش آموز را در فرایند آموزش و یادگیری سهیم کند ، دانش آموزان را به نوبه مطرح کند ، اشکال بگیرد ، رفع اشکال کند ، قضاوت کند ، راهنمایی کند ، نمره دهد، بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشد،پند و اندرز دهد و ...
از طرف دیگر، دانش آموزان هم مجبورند برای ساعاتی در کلاس نشسته ، مقررات و نظم را رعایت کنند، به پرسشهای معلم پاسخ گویند ، و هر کدام انتظار دارند در جریان یاددهی و یادگیری مشارکت داده شوند، سردی و گرمی و سر و صدای کلاس را تحمل کنند ، نسبت به فضای آزاد منزل و حیاط مدرسه ، از جنب و جوش خود بکاهند و. . .
معلم باید حواس کلیه دانش آموزان را هنگام تدریس به خود جلب نماید ، از انتقال صحیح اطلاعات به دانش آموز اطمینان یافته و نکات لازم در شیوه های تدریس خود را مد نظر قرار داده و برای موثر بودن تلاش خود ، همواره به ارزیابی روش خود و میزان یادگیری دانش آموزان بپردازد ، انتظارات مدرسه و خانواده را در مورد دانش آموزان در حد ممکن بر آورده سازد و ...
مجموعه موارد بالا و صدها مورد فعالیتهای دیگر معلم در کلاس ، می تواند خستگی وی را به دنبال داشته باشد ... اما برخی عوامل موثر بر افزایش خستگی معلمان در کلاس چیست ؟
در زیر خلاصه ای از این عوامل ذکر می شود که ممکن است در برخی مدارس و برای برخی معلمان مصداق نداشته باشد و البته جا دارد هر کدام از بندها ، جداگانه و به دقت بررسی شود و راهکارهایی برای به حداقل رساندن تا ثیر آنها در خستگی معلمان ارائه شود ، موارد مذکور صرفا" براساس تجربه شخصی تعدادی از همکاران و جهت اطلاع آورده شده اما معلمان باتجربه و دارای سابقه خدمت بالا ، تاکید می کنند که از تمام عوامل موثر تر بر خستگی معلم ، این است که " معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد" و از روش تدریس هایی که دانش آموزان در آن کاملا" منفعل هستند ، استفاده گردد. ضمنا" تجربه نشان داده که دانش آموزان به درس و تدریس معلمان پر انرژی ، شاداب و سر حال در کلاس ، توجه بیشتری داشته و مطالب ارائه شده را بهتر یاد گرفته و در کل ، از نظر آنان ، اینگونه معلمان از نظر اکثر دانش آموزان ، افرادی دوست داشتنی ، موثر و کارا هستند ، بر عکس گرچه اطلاعات علمی برخی معلمان بسیار خوب و حتی نحوه ارائه درس در کلاس هم اشکالی ندارد اما به دلیل اینکه ، مطالب را با شادابی و حرارت به دانش آموزان ارائه نمی دهند ، میزان توجه و یادگیری آنان در کلاس کمتر خواهد شد .
عوامل خستگی مربوط به معلم:
*نداشتن برنامه و طرح درس مشخص برای یک جلسه آموزشی.
*عدم هماهنگی معلمان و کادر مدرسه در تنبیه و تشویق دانش آموزان و اینکه ممکن است از برخوردهای محبت آمیز و یا تشویق و تنبیه و روش تدریس معلم ، سوء استفاده کنند.
*این نگرش که ؛ بیش از اندازه فعالیت می کند و کسی قدرش را نمی داند .
* داشتن این نگرش که کار وی مهم ، مفید و موثر نیست و نتیجه ای مشهود در دانش آموزندارد.
*داشتن این نگرش که تاثیر کار معلم در سطح جامعه چندان مشهود نیست .
*مشکلات شخصی معلم مربوط به خارج مدرسه ، مانند داشتن فرزند کوچک ، استراحت ناکافی ،مشکلات مادی ،مشکلات جسمی
*انتقال ناخواسته (احتمالی) مشکلات شخصی و عصبانیت ها به کلاس درس توسط معلم.
*استفاده از یک روس تدریس یکنواخت مانند روش تدریس سخنرانی صرف که دانش آموزان به صورت کامل شنونده و منفعل خواهند بود .
* عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی در کلاس ، پس کلاس تنوعی برای دانش آموز نخواهد داشت و ممکن است رغبتی به شنیدن سخنان معلم نداشته و توجهی به کلاس ننمایند.
*تاکید معلم به انضباط خشک کلاسی دانش آموزان ، که ابتدا منجر به کسالت دانش آموز و سپس معلم خواهد شد.
*عدم رضایت شغلی معلم .
*حساسیت بیش از حد معلم به جنب و جوش دانش آموزان و رعایت مقررات کلاسی و درگیری های احتمالی پس ازآن.
*اختصاص اوقات کلاس به رسیدگی به درگیری ها ی خود با دانش آموزان ، و دانش آموزان با یکدیگر.
*تاکید احتمالی برخی مناطق ، مدیران مدارس و بازرسان ، به داشتن نمرات ثبت شده بیشتر توسط معلمان در دفتر نمره ، بدون توجه به انواع شیوه های ارزشیابی و فقط تاکید بر نمرات پرسش پای تخته .که این سبک ارزشیابی ، به میزان زیادی از انرژی معلمان کاسته و آنان را باکمبود وقت مواجه می کند .
* و سایر عوامل